حمله با دوربین روشن!

 

     محمدحسین رنج‌بران، یکی از خبرنگاران 20:30 که بیش از همه از همان ترفندهای بی‌اخلاقی استفاده می‌کند دیروز آقای رییس‌جمهور در دیداری که با مسئولان وزارت بنیاد مسکن داشت، جای شاکی و متهم و مدعی را عوض کرد و «دستور داد» قیمت مسکن در تهران پایین بیاید. چیزی که جالب بود، رفتار خبرنگار 20:30 (فکر کنم محمدحسین رنج‌بران) بود.

 

     بعد از آن جلسه کذایی که رییس‌جمهور بی‌انصافانه با حرف‌هایش وزیر را به عنوان مسئول همه گرانی‌های مسکن جا زده بود و تبعاً وزیر هم سرحال نبود و قیافه‌اش خیلی به‌هم‌ریخته بود، آقای 20:30 با دوربین و میکروفون باز داشت پشت‌سر وزیر می‌دوید که ازش برای یکی از همان سوال‌های همیشگی جواب بگیرد. وزیر سعی کرد بی‌اعتنایی بکند و بگذرد اما وقتی با سماجت خبرنگار بالاخره رویش را برگرداند و متوجه شد دوربین روشن است، یک جواب سربالا داد که «به وقتش اعلام می‌کنیم» و نگاهی عاقل‌اندرسفیه و دلخور به خبرنگار کرد و رفت! در روزهای بی‌گازی و سرد زمستان سال گذشته هم خبرنگارهای این بخش خبری «جذاب»، بارها به‌همین‌ترتیب به وزیر نفت و معاونانش حمله کردند تا بلکه خوراکی برای مخاطبان ساده‌دل و البته عصبانی‌شان پیدا کنند.

 

     حمله به سوژه با دوربین و میکروفون باز، به یکی از ترفندهای همیشگی بچه‌های 20:30 برای تهیه خبرهای داغ و گرفتن جمله‌های داغ تبدیل شده است.

 

     همین هفته بعد از بازی سپاهان و الاتحاد عربستان در ورزشگاه آزادی، یکی از خبرنگارهای وطنی در رفتاری عجیب با دوربین و میکروفون باز پرید جلوی یکی از بازی‌کنان اصلی التحاد (که روشن بود از نتیجه راضی نیست و حسابی دمغ بود) و ازش پرسید «بازی چه‌طور بود؟!». آن بازی‌کن هم با اخلاقی بد ولی با رفتاری مشابه همان خبرنگار، میکروفون او را به زمین زد و شکست. بخش‌های خبری مختلف هم این دو رفتار را بارها نشان دهند تا به خیال خودشان، هم آن بازی‌کن «بدرفتار» را خراب کرده باشند و هم از خبرنگار «مظلوم» وطنی دفاع کنند. حال آن که در این مورد، آن بازی‌کن باید از رفتار خبرنگار ایرانی شاکی می‌شد.

 

     شاید کسی هم بالای سر این دوستان نیست که کمی با اصول روزنامه‌نگاری اخلاقی آشنا باشد و به‌شان بگوید در مرام‌نامه همان رسانه‌هایی (مثل بی‌بی‌سی) که این‌ها بی‌اخلاق و استکباری و کافرمسلک می‌دانند، این دیگر به یک اصل بدیهی و پذیرفته‌شده تبدیل شده که خبرنگار حق ندارد با دوربین و میکروفون باز به سوژه‌ای که آماده مصاحبه نیست حمله‌ور شود تا بلکه خبری تهیه کرده باشد. این، یکی از مصداق‌های «تجاوز به حریم خصوصی» است؛ جرمی که البته به نظر می‌رسد در ایران چندان جرم حساب نمی‌شود.

 

     این‌جور بی‌اخلاقی‌ها در بخش‌های خبری تلویزیون ایران البته به برنامه‌های خبری خاصی محدود نمی‌شود. همین هفته در برنامه نود که با نوآوری‌ها و ماندگاری‌اش به یکی از موفق‌ترین برنامه‌های ژورنالیستی تلویزیون ایران در سال‌های اخیر تبدیل شده، خبرنگاری که به نظر می‌رسید از بچه‌های باشگاه خبرنگاران جوان باشد، داشت با ذوالفقارنسب - بازی‌کن تیم پاس - مصاحبه می‌کرد. مصاحبه درباره دعوایی بود که در بازی درگرفته بود. ذوالفقارنسب به خبرنگار گفت «الآن زمان خوبی برای مصاحبه‌کردن نیست». خبرنگار هم در کمال وقاحت و اعتمادبه‌نفس، جلوی دوربین روشن، به ذوالفقارنسب گفت «دوربین خاموش است! حرفت را بزن!». و ذوالفقارنسب هم حرف‌های تندی زد که در همان برنامه نود درباره‌شان حرف زده شد.

 

     نود، یک‌بار دیگر هم چنین بی‌اخلاقی‌ای کرده بود. آن‌روزها که دایی حسابی از نود و فردوسی‌پور شاکی بود، همان خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان که همیشه مصاحبه‌های نود را می‌گیرد، بعد از یکی از مسابقه‌ها رفته بود سراغ دایی. دایی هی از خبرنگار دور می‌شد تا با کسی که همراهش بود، به‌راحتی صحبت کند. اما آن خبرنگار باز هم خودش را به دایی نزدیک می‌کرد. چندبار که این اتفاق افتاد، آخرش صدای دایی درآمد و به‌تندی و با صدای بلند اما همچنان با کلماتی مودبانه تاکید کرد که با نود هیچ حرفی نمی‌زند. فیلم این ماجرا در نود پخش شد و آقای فردوسی‌پور هم با همان رندی همیشگی‌اش سری تکان داد و قضاوت درباره این رفتار دایی را به تماشاگران واگذاشت! تماشاگرانی که شاید کیف هم کرده باشند که چه صحنه بی‌نظیر و جذابی را تماشا کرده‌اند اما ندانند که این روش خبر«تولید»کردن، این‌روزها دیگر فقط به کار پاپاراتزی‌ها و خبرنگاران بدنام و مگس‌صفت در دنیا می‌آید.

 

     در روز انتخابات مجلس در اسفند گذشته هم یک گروه از همین‌ها، افتاده بودند دنبال خبرنگارهای شبکه‌های خبری خارجی مثل سی‌ان‌ان و الجزیره انگلیسی و فرانس‌پرس و فاکس‌نیوز که مثلاً از زیر زبان‌شان بکشند بیرون که «بله! مشارکت ایرانی‌ها بالا بود». خبرنگارها هم اغلب عصبی می‌شدند چون هیچ خبرنگاری حق ندارد بدون هم‌آهنگی با رسانه‌اش، به عنوان خبرنگار آن رسانه مصاحبه‌ای بکند و تخطی از این اصل، تبعات خیلی شدیدی هم در پی دارد. ولی مخاطب ایرانی لابد با دیدن چهره‌های عصبی این خبرنگارها بخت‌برگشته فکر می‌کند لابد این‌ها از میزان بالای مشارکت مردم در انتخابات عصبانی هستند!

 

     چندوقت‌پیش‌تر هم با کریستین امان پور این کار را کرده بودند. این‌طوری که چندتا خبرنگار ایرانی او را در گوشه‌ای به گیر کشیده بودند و راهش را بسته بودند تا ازش پاسخ بگیرند که «چرا این‌قدر گزارش‌های شما ضدایرانی است؟!». امان‌پور هم با رندی، فقط صداهایی نامفهوم از خودش درآورد تا راحت شود! بخش‌های خبری مختلف در ایران این ماجرا را بارها و بارها پخش کردند و در شرحش گفتند که «امان‌پور در پاسخ به سوال ساده خبرنگاران ایرانی، از خودش صداهای ناهنجار درآورد»!

 

     البته روشن است که خیلی از مخاطبان رسانه‌ندیده و ساده‌دل ایرانی، این‌جور رفتارهای پرتکرار 20:30 و نود را به حساب نوآوری و پیش‌تازی خبرنگاران این برنامه‌ها می‌گذارند و بسا که از این رفتار دل‌شان هم خنک شود و توی دل‌شان حساب‌شان با کسانی مثل وزیر مسکن و مربی تیم‌ملی و معاون وزیر نفت تسویه شده، اما روزنامه‌نگار باید همیشه جلوتر از جوّ عمومی جامعه‌اش پیش برود تا جوگیر نشود و بتواند به‌درستی و به‌انصاف و به‌دقت، روزنامه‌نگاری کند؛ نه این‌که پی‌رو و دنباله‌روی جوّ محیط اطراف خود باشد.

 

     نمی‌دانم آیا هیچ‌یک از خبرنگاران این بخش‌های خبری و برنامه‌های تلویزیونی و بالاسری‌های‌شان که اغلب کلی هم ادعای رسانه‌ای دارند، نمی‌دانند این شیوه‌شان چه‌قدر غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی است یا نه؟! اگر نمی‌دانند که به‌راستی در صلاحیت همه‌شان برای این‌که با پول و مالیات من و شما برنامه بسازند، تردید هست. اگر هم می‌دانند و چنین می‌کنند که دیگر در صلاحیت‌شان برای کارکردن به عنوان یک روزنامه‌نگار تردید باید کرد.

 

     چیزی که دارد چنین رفتاری را نهادینه می‌کند، عدم‌اعتمادبه‌نفس افرادی است که در برابر دوربین و میکروفن باز قرار می‌گیرند. اغلب این‌ها فکر می‌کنند «لابد روزنامه‌نگاری همین است دیگر!» و «رسانه‌ها را باید حمایت کرد» و روی همین حساب، به خودشان اجازه نمی‌دهند روی دوربین روشن را زمین بیندازند. این یعنی خیلی از این افراد که اغلب در جای‌گاه‌های مهمی هستند (مثلاً وزیر و معاون‌وزیر و سرمربی‌اند)، کمترین اطلاعاتی درباره روزنامه‌نگاری و نحوه برخورد با روزنامه‌نگارها ندارند. در حالی که یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که در این عصر رسانه‌ها برای هر مدیر و هر مسئولی ضروری است، آشنایی حداقلی با روزنامه‌نگاری و اصول آن است. یک مسئول باید بداند چه رفتاری می‌تواند با روزنامه‌نگار بکند و روزنامه‌نگار چه رفتاری می‌تواند با او بکند.

 

     مادامی که چنین آموزشی نباشد، این‌قبیل روزنامه‌نگاران ِِ (به معنای واقعی کلمه) فرصت‌طلب، رفتارهایی چنین غیرحرفه‌ای می‌کنند و البته در این میان، از اعتبار و آب‌روی روزنامه‌نگاران واقعی مملکت‌شان خرج می‌کنند و این تصور قالبی اشتباه را که خبرنگار را «مزاحم» و «مگس‌صفت» می‌داند، تثبیت و تقویت می‌کنند.

 

در این باره:

+ حلقه‌های زنجیر؛ بی‌توجهی ۲۰:۳۰ به حریم‌خصوصی یک شهروند و پرونده‌سازی یک خرده‌روزنامه‌نگار به سبک برنامه‌سازان «هویت»

+ یک انتقاد دیگر به ۲۰:۳۰

+ توجیه محمدحسین رنج‌بران برای خطاهای حرفه‌ای‌اش در حمله‌های دوربینی

+ در نظرسنجی صداوسیما درباره ۲۰:۳۰ شرکت کنید!