انبار های فقر

خب این شعر از خسرو گلسرخی بود و باقی اش (به نقل از حافظه ام) اینطور است:

.......
 شب که می آید و می کوبد پشت در را
من به خودم می گویم
که همین فردا کاری خواهم کرد
کاری کارستان
و به انبار های فقر کبریتی خواهم زد
تا همه بگویند
تا رفیقان من و تو بگویند
فلانی سایه اش سنگینه
فلانی پولش از پارو بالا میره
 شب که می آید و می کوبد پشت در را
من به خودم می گویم
که همین فردا کاری خواهم کرد
.......
نظرات 4 + ارسال نظر
ارتا دوشنبه 3 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:07 ب.ظ http://darkness.blogsky.com

خیلی قشنگ بود...

ارتا سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:56 ق.ظ

دوباره سلام. از بابت لینک خیلی ممنون

پیمان سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:40 ب.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
شعر قشنگی بود.
موفق باشید.

پیمان سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:42 ب.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
شعر قشنگی بود.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد