دیو چو بیرون رود، فرشته در آید؟
فرشته چو بیرون رود دیو در آید؟
دیو چو بیرون رود دیو در آید؟
فرشته چو بیرون رود فرشته درآید؟
دیو اگر بیرون رود و فرشته نیاید چی؟
فرشته اگر بیرون رود و دیو نیاید چی؟
فرشته اگر بماند و دیو هم در آید چی؟
دیو اگر بماند و فرشته هم در آید چی؟
یا بهتر است که من بیرون بروم و خیال خودم را راحت کنم؟؟
نهایت تمامی نیروها پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
وریختن به شعور نور
همگی ما فروغ( ۱۳۱۳- ۱۳۴۵) را می شناسیم. پرنده ای که رفته است و خاطر پروازش همچنان در من، در تو باقی است.امروز سالگرد به خاک سپاری او بود.
سال ها پیش به خاطر علاقه ی زیادم به او سال مرگش را به مزارش می رفتم با گروهی از دوستان. سرایدار ظهیر الدوله آن وقت ها کسی را راه نمی داد و گاه بعضی از بچه ها از دیوار آن می پریدند تا این که عاصی در را باز می کرد و بر مزارش می نشستیم و ساعتی از شعرهایش را می خواندیم .. اما
امروزدیگر به رفتن سر مزار معتقد نیستم و می خواهم از این به بعد در روز تولد کسانی که دوستشان می دارم،یادشان کنم . پس فعلا این یادداشت باشد تا روز تولدش که شاید نگاهی از دیدگاه زبان شناسی و ساختار گرایی بر شعر او داشته باشم و شاید هم بررسی سیر تحولی شعر او البته از دید شخصی.
پ.ن: روز به خاک سپاری فروغ برابر با ۲۶ بهمن است و این یادداشت با یک روز تاخیر ثبت شد.