گردنه حیران


سوال کوه بود که ایستاد.
بیهودگی بادی که در پی جواب رفت.
نظرات 2 + ارسال نظر
دریا دوشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:21 ب.ظ http://taranom.persianblog.com

سلام
چرا باد بیهوده بود ؟ باد در پی جواب رفت پس هدف داشت پس نباید بیهوده باشد ... کوه هم اگر سوال داشت نباید می ایستاد او هم باید همانند باد در پی جواب می رفت .هیچ حرکتی بیهوده نیست .

سلام دریای عزیز،
شاید منظورم درست بیان نشده است. ولی می خواستم بگویم که همشه هم به یک جواب احتیاج نیست و بعضی چیز ها اصلا قابل جواب گویی نیستند و بطور مثال هنگام عاشق بودن احتیاجی به چطور و چرا و اما و شاید نیست...

آرتا سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:44 ق.ظ

بعضی موقعها آدم نباید دنبال هر جوابی رفت...

مرسی آرتا جان،
فکر کنم ما همدیگر را خوب فهمیدیم. دنبال جواب برای هر چیز نباید بود.
مخصوصا در مواجه با طبیعت مثلا هم می توانیم در آن غرق شده و عشق بورزیم و یا فقط آن را زیر میکروسکوپ برده و سعی کیم که از آن سر در آوریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد