غزلی از حسین منزوی


دستش از گل، چشمش از خورشید سنگین خواهد آمد
بسته بار گیسوان از نافه ی چین خواهد آمد
از تبار دلستان لولیان بیستونی
شنگ، شیطان، با همان رفتار شیرین خواهد آمد
باز شگرد سامری را ساحری آموز نازش
تا دوباره از که بستاند دل و دین خواهد آمد
با همان آنی، که پنداری خود از روز نخستین
شعر گفتن را به حافظ داده تلقین خواهد آمد
بی گمان از آینه، جشن غرور آمیز حُسنش
راه دوری تا من این تصویر غمگین خواهد آمد
عشق گاهی زندگی ساز است و گاهی زندگی سوز
تا پریزاد من از بهر کدامین خواهد آمد
ای دل من، سر مزن بر سینه این سان نا شکیبا
لحظه ای دیوانه جان آرام بنشین خواهد آمد
خواهد آمد، خواهد آمد، خواهد آمد، ور نیاید
باز سقف آسمان امروز پایین خواهد آمد




نظرات 13 + ارسال نظر
فرا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:58 ب.ظ http://gastby.persianblog.com

انتخاب زیبایی بود

وبلاگ شیشه ای سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:09 ب.ظ http://glassweblog.blogsky.com

« یه پسر - یه قورباغه » جالبه ؛ بخونیدش ( ولی دخترا نخونن بهتره )
در ضمن مطالعه ی مطالب قبلی هم ضرری نداره ...

آرتا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:13 ب.ظ

سلام زمینی عزیز
دلمون واست تنگ شده بود
کجا بودی؟!
شعر فوق العاده قشنگی رو انتخاب کردی!
مرسی

کیان سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.tardidha.blogsky.com

درود بر زمینی نیلوفری
انگار راست گفتی و هنوز هم می توان شعر زیبا خواند.باید حرفم را پس بگیرم یا نه؟

الماس سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:40 ب.ظ http://diamound.blogsky.com

سلام جالب بود ولی بعضی جاهاش معنیش انقدر سنگین بود نفهمیدم موفق باشی بیا پیشه ما

امیر سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:04 ب.ظ http://dardeshgh.blogsky.com

سلام وب زیبایی داری

سکس و عشق =یک کلید برای همیشه سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:44 ب.ظ http://dardeshgh.blogsky.com

سلام دوست عزیز .... بدرود بر شما و قلم شما....هر کسی به نقشی و نوعی مینویسد کسی از عشق میگوید دیگری از علم و دیگری از خاطرات دل.....ولی تمام اینها همه به یک نقطه میرسد و اون نقطه هم اینه که هر کس از دل و برای دل مینویسه.....قلمت سبز زیبا و پایدار باشد....زیبا شیوا و بارانی مینویسی....پیروز باشی دوست من....عاشق تنها.... اگز مایل بودید با حضور گرم خودتون کلبه محقر ما رو چراغش رو روشن نگه دارید.....سکس وعشق
http://dardeshgh.blogsky.com

م ر ی م سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:48 ب.ظ

شعر زیبایی بود

شبنم چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:26 ق.ظ http://shabnamjoon.persianblog.com

چه شیرین!!!خدایش بیامرزاد.

شبنم چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:29 ق.ظ http://shabnamjoo.persianblog.com

سلام زمینی جان، فیلسوف شدم رفت...اینها به گمونم از اثرات همون رشد و بالندگیه که گفتیدااااااااااااا...ببینید چه زود اثر کرد!!!به من چه...می خواستید نگید !!!

تنها چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:48 ب.ظ http://tanhayegooshegir.persianblog.com

سلام زمینی عزیز.. ممنونم ازت.. انتخاب خیلی زیبایی بود.. موفق باشی همیشه دوست خوبم..:))

نسرین چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:26 ب.ظ


شعر زیبائی بود زمینی جان ٫ مرسی .

محمد بارسلونا سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:56 ب.ظ http://FCBARCELONA.BLOGFA.COM

دوست عزیز این غزل منزوی جزو زیباترین غزلهای ایشان میباشد.اما متاسفانه شما در دو سه مورد با پس و پیش کردن کلمات که مطوئن هستم سهوی بوده است زیبایی غزل را از بین برده اید.برای شما آرزوی موفقیت میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد