نیکلاس لومان نقش رایانه و به خصوص اینترنت را بسیار شبیه و همسان با نقش ادیان در جامعهی قدیم میبیند. بنا به نظریهی او در اینجا نیز «فرد» به یک کل بزرگ و ناشناخته وصل میشود. در این جا هم من در حالی که فقط سطح بیرونی یعنی ویندوز را میبینم، بدون این که از طرز کار سطح درونی آن و چگونگی کارکرد آن آگاه باشم، به آن اعتماد میکنم و ایمان میآورم.
«نیکلاس لومان» حتی از نظر احساسی، لوگو و آهنگ خوشآمدگویی استارت ویندوز را بسیار شبیه به مراسم ورود به کلیسا و صلیب کشیدن مومن بر سینهاش برای آغاز مراسم مذهبی می بیند.
ولی در شرایطی که ادیان با اصول محکم و ثابت باعث آرامش میشوند، رایانه با دادن حجم زیاد اطلاعات و نشان دادن نسبیت، غیرخطی و چند معنایی مسائل، سبب ناآرامی و تزلزل بیش تر میشود. مبحث ایمان در این جا نفاوت کیفی با ادیان دارد: به طور مثال در چت روم فرد با توجه به این که میداند اشخاص و نامها هیچ کدام واقعی نیستند، همیشه فاصله و نقد را تا حدی حفظ میکند. برعکس مذهب، که مومنان می توانند کاملا در آن ذوب شوند.
فرد با وجود این فاصله اما می داند که به کلی بزرگ تر پیوسته که برای او ناشناخته و قدرتمند است.
این مجموعه (اینترنت/ خدا) دارای این وجه مشترک است که در کلیت خویش برای او غیرقابل شناسایی است.
نظرات لومان را قبلا خوندم و اینایی که نوشتم نقل به مضمونه، بنابر این از دوستای عزیزم و مخصوصا جناب لومان (اگر گذارشون این طرفا افتاد!) معذرت می خوام. به نظرم نظریات آقای لومان جالب و عمیق است واگر منبع اصلی رو پیدا کردم براتون بیش تر می نویسم .
و
زمینی عزیز!
فقط میتونم بگم جالب بود.
سلام زمینی جان !
جواب سؤال هاتو برای مطلب قبلی همونجا نوشتم .
معبد امروز رایانه و خدی امروز اینترنت... من که موافقم. اگه یه روز کامپیوترم نباشه اون روز من مریضم!!!
هی سلام بشر خاکی. مارو به حرف آوردی بالاخره.
تو اینا رو به جز تو ارغنون ۱۷ کجا خوندی؟ سریعا پاسخ گو باش.
شاید آره شایدم نه!! به وبلاگم سر بزن. به نظرت زیباست؟!!!
سلاااااااااااام
تعبیر قشنگی کرده این آقای لومان...یعنی درست زده وسط خال....خوشمان آمد.فقط اینکه من نمیدونم چرا نمیشه ۱ روز فقط ۱ روز این معبدمو تعطیل کنم!!!راستی معبد حقیقی تعطیلی هم داره ؟؟یا دائم الاجراست؟؟(چه صفتی شد این)...
نه نه نشد اینجوری بهتره: راستی معبدها در زمان قدیم اون دوردورااااا خیلی وقت پیشاااااا تعطیلی هم داشتند؟؟
زمینی جانم خودت بگو چون از همه ی ما پیشکسوت تری سن ما که قد نمیده D:
سلام زمینی عزیز.. از لطفت ممنونم دوست مهربونم..:)
خیلی جالب بود ٬ بعضی وبلاگها هم مثل من نقش شیاطین رو بازی میکنن!
زمینی جان !
خوبی ؟؟؟
دلم تنگ شده بود گفتم سلامی بکنم !
سلام،
شهر قصه با نوشته های پراکنده در مورد عباس یمینی شریف به روز شد.
موفق باشید.
زمینی عزیز چرا آپدیت نمیکنی؟!!
زمینی جان !
کجائی ؟ غیبتت کبری شد !!!؟؟؟
و انگار همان اسطوره های دنیای کهن اند که باز تولید می شوند ...
راستی چگونه ای زمینی عزیز؟
زمینی جان !
دیگه دلمون برات یک ذره شد ٫ کجائی ؟ فقط امیدوارم دلیل غیبتت هر چی که هست خیر باشه !
ضمنا با اجازه ات آدرس صفحه نظر خواهی شبح عزیز را در اینجا می گذارم تا دوستان داخل ایران اگر نتونستن از فیلتر رد بشن حداقل به نظرخواهی دسترسی داشته باشن . (این صفحه فیلتر نشده )
آدرس اینه :
http://66.36.230.31/mt/mt-comments.cgi?entry_id=27456
زمینی ما رو ندیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه خبری...یه چیزی؟؟؟
نکنه غم نان و این حرفا؟؟؟؟؟؟
منم امیدوارم هر چی هست خیر باشه.
سلام زمینی جان ؛مطلب جالبی بود .ولی باید بگم :
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است
شاد و پیروز باشی دوست عزیزم .به امید دیدار
تا عاشقی خیلی راهه زمینی جانم شما که اوسا ترییییین!!!
در ضمن شما الکی هم بنویسین واسه ما غنیمته..جدی های ما به پای الکیهای شما هم نمیرسه...
کجایی دوست عزیز؟
سلام.مثل اینکه ما رو اصلا نمی بینی.بی زحمت ژای راستت را بلند کن و مرا آن زیر ببین.لطفا
سلام/وبلاگ محشری داری/به من هم سر بزن/ کلیپ دشمن دانا(۲) و بی وفایی رو گذاشتم/پوستر یورو۲۰۰۴ هم هست/نظر یادت نره
زمینی جان..مطلبت مثل همیشه جالب بود..
راستی چرا هر وقت آپدیت میکنی پینگ نمیشی؟ اسمت اون پایین بلاگ رولینگ من مونده و فکر میکردم نمی نویسی~ هر وقت از عظیمیه و بخصوص میدون گلستان رد میشم یاد تو می افتم:)
به به قدم آقای زمینی مبار کامران: باشه! اما ما شنیده بودیم مردان مریخی زنان ونوسی!
حال در بکردم!
باز هم از از این لولوئه بنویس.