در دنیای مجازی ای که ما حضور داریم شاید این همه دل بستگی به دوستان کمی غریب به نظر بیاد. اما واقعیت این است که بعضی از دوستان عزیز را خیلی خیلی دوست دارم و نمی تونم نبودن و یا خداحافظی اشون را تحمل کنم. و حالا هم ناراحتم و هم دلتنگ.چرا که
دوست بسیار عزیز و فرهیخته ام خدا حافظی کرده. خوابگرد عزیز یکی از بهترین وبلاگ نویسانی است که می شناسم و به دور از هر گونه چاپلوسی و یا تبلیغ و خط مشی خاصی، آهسته و پیوسته در حوزه ی فرهنگ و اندیشه می نویسد و چه شیوا و جذاب هم می نویسد. حالا خیلی خیلی حیف است که خداحافظی کند. امیدوارم هر چه زودتر آقای
رضا شکر اللهی عزیز و خوبمان دوباره
خوابگرد را راه بیاندازد.
گاهی وقتها فکر میکنم شاید این دنیای مجازی بهتر از دنیای حقیقی خودمون باشه!
امیدوارم زودتر برگرده
زمینی جانم ٫ نمی دونم چی بگم همه چیز را گفتی .
یاد این رباعی خیام افتادم :
ما لعبتگانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند درین بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
نسرین خانم نازنینم
چقدر قشنگ کاملش کردی. یک تفاهم دیگر من هم خیام را خیلی دوست دارم:)