۱- چو ایران نباشد تن من مباد؟
۲- بدین بوم و بر زنده یک تن مباد؟؟
۳- اگر سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم؟
این شعری زیبا و یک شاهکار حماسی است. هیچ شکی ندارم. ولی اون رو حالا یک بار به عنوان سوالات مشخصی ببینید که از شما شده، خیلی خوشحام میشم اگر کمی به عنوان سوالاتی که از شما شدهاست دربارهاش فکر کنید و جواب اون سه سوال رو برام بنویسید.
در پایین هم نتیجه تفکرات من. (البته اول جواب خودتون رو بنویسید و بعد جواب منو بخونید)
تقلب هم ممنوع :)
۱- چرا؟
الف) منظور این است که اگر ایران نباشد من هم نمیخواهم زنده باشم؟ یا
ب) منظور این است که اگر خاک ایران نبود من هم نبودم؟
۲- یعنی که نه تنها من، بلکه این شامل همه انسانهای دیگری که در این محدوه جغرافیایی زندگی میکنند می باشد! در مورد الف) یعنی این که بهتر است در صورت نبودن کشوری به نام ایران همه کشته شویم و در مورد ب) خوب یعنی که همه کسانی که در ایران هستند و ایرانی هستند وجودشان به خاطر بودن این خاک و آب تحت لوای ایران است.
نتیجه:
الف) بدون وجود کشور ایران ما ارزش زندهبودن نداریم؟ بچه هامون، پدرو مادر و همه عزیزانمون در صورت نبودن ایران زنده نباشند بهتره؟
ب) خوب قدمت زندگی روی این فلات فکر کنم حداقل به صدهزار سال میرسد، ولی قدمت کشور ایران حدود دوهزار و پانصد سال! پس اون صدهزار سال قبلاش جزو تاریخ ما حساب نمیاد؟ اونا نیاکان ما نیستند و ربطی به ما نداره، یعنی وجود ما فقط با همین تاریخ 2500 ساله تعریف میشه که بدون اون از بین بره؟
۳- بهتر است واقعا که هممون کشته بشیم؟ این دشمن کیه؟ چرا خاک ایران رو میخواد؟ یک نفر است یا با یک لشکر میاد؟ سربازهاش چی؟ اونا هم هیچ هم و غمی ندارند به جز گرفتن خاک ایران؟ زنها و بچههاشون چی؟ تمام مفهوم زندگی شون فقط گرفتن خاک ما است؟ یا اونها هم آدمهایی مثل ما هستند؟
چه نکته سنج!!
حتما فکر میکنم دربارش
اگه منظورت از ایران این مرز احمقانهی جغرافیاییه که اون انگلیسیای پفیوز برامون کشیدهان٬ نه ٬منم هیچ تعلغ خاطری بهش ندارم اما اگه منظور از ایران فرهنگ ایرانیه٬ چرا٬ من فکر میکنم ارزشی نداره بدون این فرهنگ زندگی کردن!
سلام زمینی جان
شاید این شعر در زمان خودش کار برد داشته !
نمیدونم می تونم منظورم را برسونم یا نه ؟
تصور کن مثلا ۵۰۰ سال دیگه برابری کامل زن و مرد در تمام کره زمین برقرار باشه از نظر حقوقی ٫ فرهنگی و اجتماعی ٫ آنوقت بعضی از شعر های فروغ چقدر توضیح واضحات تصور خواهند شد و شاید حتی بی مورد .
نمی خوام بگم این شعر توضیح واضحاته بلکه منظورم اینه که همانطور که مثلا شعر های فروغ با توجه به شرایط اجتماع و موقعیت زن ایرانی برای زمان خودش بدیع و آگاهی دهنده بوده اند ٫ این شعر هم می تواند برای شرایط و موقعیت زمان خودش سروده شده و کاربرد خودش را داشته بوده باشد !
اما احساس امروز من نسبت به آن ؟
خوب اغراق آمیزه !
یک چیز دیگه ٫ حالا کلمه ایران را بردار و به جایش فلسطین را بگذار ٫ آیا باز هم در تفکراتت به همین نتایج فعلی می رسیدی ّ؟
من نه !
سلام زمینی عزیز. شاید این از کافی نبودن تسلط من بر واژه ها ناشی بشه. خیلی خوشحالم از راهنمایی ات. امیدوارم همیشه همراهی ام کنی/ چند ساله که با این دشمن های فرضی داریم می ریم سر کار!!
سلام زمینی جان
کجائی ؟؟
کسالت برطرف شد ؟
بازم جات حسابی خالیه !
من نمیدونم تو با خودت چی فکر کردی ؟
ولی این و بدون چو ایران نباشد تن من مباد
در جواب تو
تو دنیا کسی پیدا نمیکنی که همچین شعر تاریخی داشته باشند که بهش افتخار کنن راستی دنبال معنی شعر نرو
چون نشون دادی در اون حد نیستی که بخواهی در مورد ایران چیزی بگی در ضمن اسم ایران میخوای بگی اول دهنتو اب بکش
۱-زمانی که ارزش های ایرانی از بین برود(شادی-راستی-آزادی...) زنده بودن برای من ارزشی ندارد
۲-ایرانیان به خاطر اعتقاد به ارزش های خود حاضرند کشته شوند و مردن را به زندگی ننگین ترجیح می دهند.همه کسانی که اکنون در ایران زندگی می کنند تز نظر فردوسی ایرانی محسوب نمی شوند زیرا بیستر ارزشهای را که ایرانیان به آنها اعتقاد داشته اند را ندارند.
از ایران و از ترک از تازیان
نژادی ژدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک وتازی بود
سخن ها به کردار و بازی بود
زیان کسان از ژی سود خویش
بجویند دین اندر آرند پیش
۳-دشمن یا اهریمن کسانی هستند که با ارزش های ایرانی مشکل دارند و می خواهند انها را نابود کنند و به جای آنها ارزشهای مورد نظر خود را جانشین کنند.
****دوست من فردوسی آدم بسیار با هوشی بوده و در شاهنامه از نمادها ی زیادی استفاده کرده این برداشتی که شما از شعر او کردی بسیار خام و ناپخته است برای درک شعر فردوسی باید فرهنگ دین ایرانیان(نه دروغکاران کنونی که خود را ایرانی می خوانند)را به خوبی بشناسی.آن وقت می توانی از این شاهکار به طور کامل لذت ببری.*******