...
من دلم می‌خواهد
که به طغیانی تسلیم شوم
من دلم می‌خواهد
که ببارم از آن ابر بزرگ
من دلم می‌خواهد
که بگویم   نه      نه        نه       نه

(در غروبی ابدی/فروغ فرخ‌زاد)




آن‌قدر کهنه و قدیمی است که به یاد نمی‌آورم از کی؟  سال هاست که نیمی از جمعیت کشور به هیچ انگاشته‌می‌شود. و البته بوده‌اند زنانی که در جنبش‌های فمینیستی چون آب‌باریکه‌ای در طول تاریخ جریان داشتند و اکنون این جریان به ما رسیده‌است؛ آن آب‌باریکه هم تبدیل به جوی‌بار شده است، بیاییم برای تبدیل شدن به رود و دریا دست به دست هم دهیم. تلاش برای حقوق مساوی میان انسان‌ها یکی از راه‌کارهای رسیدن به دموکراسی است. فراخوان عمومی برای اعتراض به حقوق زنان در قانون اساسی فرصتی است برای به هم پیوستن و دفاع از حقوق برابر میان زن و مرد. تریبون فمینیستی ایران و زنان ایران مطلب را بهتر و کامل‌تر عنوان کرده‌اند. از تمام دوستان موافق با این حرکت دعوت می‌کنم که روز یکشنبه ۲۲ خرداد ماه ساعت ۵ تا ۶ بعدازظهر مقابل در اصلی دانشگاه تهران حضور داشته باشند تا بتوانیم در کنار هم اعتراض خود را نسبت به نابرابری حقوق انسان‌ها اعلام کنیم. دوستانی که در این‌رابطه نوشته‌اند :
سرزمین آفتاب
 شبح
 امشاسپندان




 

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:45 ب.ظ http://shabah.ir

شبح جان مرد و زن نداره که. البته خودت بهتر می دونی و من بسیار خوشحالم که آزاده‌ای و دوست من!

نی آوا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:59 ب.ظ

سلام. وای از این جنبش های فمینیستی که بعضی ها چقدر سود می برند! اصلا منظورم تو یا کسانی که واقعا درد پایمال شدن حقوق انسانی رو دارند نیست اما نمی دونم چرا هیچوقت نشده با این چیزها همراه بشم

نی‌آوا جان عزیزم دقیقن می دونم چی می گی. راستش من هم هیچ وقت دنبال هیچ سازمانی نبودم به خاطر همین دلایلی که گفتی اما نازنین وقتی می‌شه با پشتیبانی از یک حرکت اعتراض خودمون را نشون بدهیم چرا که نه؟ فکر می کنم این پس‌زمینه‌ی ذهنی ما که حاصل دوران زنده‌گانی‌مون هم هست علت اون باشه. اما وقتی می شه آزادگی ات رو حفظ کنی در عین این‌که از حرکتی در راستای فکرت دفاع کنی فکر کنم بد نباشه. در هر شکل به ایده‌ات احترام می گذارم و خیل یهم خوشحالم که به من سر زدی :)

غزل سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 05:21 ب.ظ http://www.shahr-e-gheseh.blogspot.com

تا زمانیکه هنوز انسانیت رو در میان مرد و یا زن بودن جستجو می کنند وضعمان همین است زمینی جانم. حکایت سیاه و سفید است دیگر...

غزل جان دوست دارم یک جعبه رنگ داشته باشم با یک عالمه طیف رنگی بسیار . نظرت چیست؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد