سمین بهبانی قرون وسطایی!

از وبلاگ گوباره:

خانم حورا یاوری در تازه ترین کتاب خود؛ زندگی در آینه؛ گفتارهایی در نقد ادبی، در باره غزل ِ " و نگاه کن به شتر آری" از سیمین بهبهانی نوشته اند که:

"انسانی که شتر میدان‌دار هستی اوست، همان من نیندیشیده‌ای است که هنوز در قرون وسطای هستی تاریخی خویش می‌زید، سرنوشت‌اش را بر پیشانی‌اش مهر کرده‌اند؛ راه برون شدن از این مدار بسته را نمی‌شناسد و هنوز نتوانسته از خود دور بایستد و بر خود بنگرد."1

روزگار غریبی ست که دوغ و دوشابش درهم و برهم است و اگر انسان بخواهد در واکنش به هرآنچه می خواند چیزکی بنویسد، روزگارش به سواد کاری – یعنی سیاه کردن کاغذ – می گذرد، اما گاهی از پروریی و دریده دهانی برخی نمی توان آسان گذاشت.

چنین می نماید که خانم یاوری که لابد بنز مرسدس میدان دار هستی شان است و با آن وسیله، " راه ِ برون شد از آن مدار"،  را شناخته اند، متاسفانه سوراخ دعا را گم کرده اند و این بارهم به کاهدان زده اند. ایشان پیش تر از آنکه دانش خود را از روانکاوی و ادبیات به خواننده نشان دهند، نادانی خود را از این گستره برما نموده اند. در فرهنگ آخوندی مثلی است که می گوید کسانی که می خواهند کلاه سر ِ خدا بگذارند از این نکته غافلند که خداوند تبارک سر ندارد و کلاهشان  بر سر خودشان خواهد رفت....

ادامه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد