این یعنی مفهوم اصل زندگی :)

چزئیات و چیزهای به ظاهر کم اهمیت هستند که زیبایی های زندگی هستند. این پیش پا افتاده ترین روزمره گی های روزانه که با لحظاتی ناب حاصل از احساسات ما پیوند می خورند واز هیچ مفهومی  پدید می آورند.
زندگی فضایی تهیست جوانمرد که از نقاطی ریز پر شده است. آن که نگاه شیفته اش تنها به این فضای بزرگ و با شکوه است و این نقاط کوچک را نمی بیند و یا بهایی برایشان قائل نیست لاجرم در نهایت به همان فضای خالی دست خواهد یافت. یعنی پوچی!

از تذکره الاولیاء

«به صحرا شدم.عشق باریده بود و زمین تر شده.چنانک پای به برف فرو شود ، به عشق فرو [می]شد»     
                                                                                                      بایزید بسطامی

<h5> ماهی های دلربا </h5>

داستان  قوم سبت در قران،

روز شنبه را برای قوم بنی اسرائیل  روز تعطیل قرار داده شد. در زمان داوود قومی به نام ایله  در کنار دریا زندگی می کردند که ماهی گیر بودند.

 یک روز یکی از آنها گفت: فکری به نظرم رسیده  که کار و کاسبی مان را رونق خواهد داد، آیا دیده اید که روز های شنبه ماهی ها به سطح آب می آیند؟

دیگران گفتند آری ما هم دیده ایم،  چرا  که ماهیها فهمیده اند که ما در روز های شنبه صید نمی کنیم.

او ادامه داد: خوب حالا ما می توانیم  روز های شنبه خیلی راحت  بگیریمشان و وضعمان حسابی خوب خواهد شد. خردمندان قوم هشدار دادند که:  ولی خدا این روز را روز تعطیل قرار داده!

ولی  آنها گفتند که خوب ما در کنار دریا نهر هایی درست می کنیم و آنها را روز شنبه توی این نهر ها میندازیم و روز یکشنبه صیدشان می کنیم. همگی از این تدبیر خوشحال شدند وکلی خندیدند.

آنها این کار را کردند و خدا آنها را به صورت میمون در آورد و بعد از سه روز همگی را هلاک کرد.

...

با دستانی لرزان چنگ می اندازی تا نگاه داری, زیبایی ها را حفظ می کنی همچون عکسی را که قاب می گیری ... و از اینرو ناشکیب و ناآرام شاهد از دست دادن هستی! محو تماشا شو! خود را به جریان بسپار، کائنات در تو نیز جاریست. بخشی از آن شو! و ببین که تو نیز جاودانه هستی.