-
دکتر ژاله آموزگار
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1382 01:49
کسانی که به مقوله ی اسطوره و زبان های باستانی علاقه مند هستند حتما خانم دکتر ژاله آموزگار را می شناسند. ایشان یکی از دانشمندان معاصر ما در زمینه ی اسطوره و زبان باستان است. و هم اکنون استاد گروه فرهنگ و زبان های باستانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران هستند. پس از مدت ها با یک حرکت فرهنگی مواجه ایم. انجمن...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 بهمنماه سال 1382 22:54
اگه گفتین این کیه؟ همینکه جایزه شجاعت در روزنامه نگاری رو برد به دادسرا احضارش کردن تا ببینن راست راستی شجاع هست یا نه؟ آدرسش هم اینجا و اینجا ست
-
بیدقی خواهیم راند؟
جمعه 17 بهمنماه سال 1382 22:41
امروز بعد ازظهر برای خرید بیرون رفتم اما کمی بعد فهمیدم که این طبیعت است که با سخاوت گسترده ی خویش مرا به کوچه های شهر می برد.باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در تهران آلورگی ها را می شورد و می برد، کاش می شد که همه ی پلیدی ها را شست.مادرم با تمامی توانش از جایگاهش عشق را هدیه می کرد و مرا مبهوت بر پشت بام خانه نگاه...
-
آب گل آلود است و ...
پنجشنبه 16 بهمنماه سال 1382 02:01
از بم خیلی وقت است که برگشتم اما مدتی بلاگ اسکای با ما قهر بود و مدتی دیگر کامپیوترم دچار اشکال بود از همه ی دوستانی که به خونه ی ما اومدند و سری زدند تشکر می کنم. و اما فکر کنم دیگر از بم نوشتن برای همه تکراری باشد با توجه به اینکه اخبار در وبلاگ های دیگر انعکاس یافته است. فقط چند نکته را براتون می نویسم : ۱- مردمان...
-
از طرف دوست زمینی
پنجشنبه 11 دیماه سال 1382 19:14
سلام، من دوست زمینی هستم. الان با رمینی عزیز دل ام تلفنی صحیت کردم. او همان شب عازم بم شد و تا امروز مشغول کمک رسانی در یک تیم امداد در بم و روستاهای اطراف بوده است. ... می گوید که الان خیلی وضع بهتر شده است و مسئولین دارند دیگر کم کم مسلط به اوضاع می شوند. عشق من همجنین از مردم فرصت طلبی گفت که از جاهای دیگر به آنحا...
-
اینحا سگ صاحب اش را نمی شناسد
یکشنبه 7 دیماه سال 1382 20:29
این روزها گویی تمامی ناهنجاری و پوسیدگی سیستم عیان گشته شده است. ناتوانی در عمل کردن ها که همیشه عیان بود در این روزها دامنه دهشتناک خود را با شدتی فاجعه بار نشان داده است. از صبح تا الان به همراه یک تیم ۴۰۰ نفره در فرودگاه منتطریم. در کنار ما داوطلب هایی ار استان گلستان هم هستند و یک گروه فرانسوی و یک گروه ۴۰ نفره از...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 دیماه سال 1382 00:37
از صبح در شوک به سر می برم . بغضی گلویم را می فشارد ، نه اشک همکاری می کند نه گلویم. سنگین ام. دردمند. همه اش هم فقط به خاطر زلزله نیست خیلی چیز های دیگر ... حکایت کلوخ شبلی را دوباره تجربه می کنیم هزاران نفر زیر آوار دفن شده اند و هنوز هستند کسانی که فریاد انقلاب انقلاب می زنند .. آب حسابی گل آلود است و صف ماهیگیران...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 دیماه سال 1382 03:06
تا سحر به دنبالش می روم کهکشان ها ستاره ها خوابزده نظاره گر خوابگردی آواره اند خورشید را بنگر گوی را بر میدان رقیب سپرد یلدا رنگ باخت.. شب تا کی ورق خواهد خورد؟
-
ماوا
جمعه 28 آذرماه سال 1382 05:08
دیر گاهی خورشید به دنبال جایی است تا در آن کمی بیارآمد و تو دستانت را دریغ می کنی مهتاب بر آسمان می آید، خورشید خسته از روزهای پیاپی و تو دستانت را دریغ می کنی شب، خورشید رنگ پریده تر از روز در جستجوست و تو دستانت را دریغ می کنی می ترسم این خوابگرد پریشان دستانت را بیازارد .. فدیه را دریغ مدار، خورشید را بگذر، دستانت...
-
مبارکه
سهشنبه 25 آذرماه سال 1382 15:40
این کنتور ما چهار رقمی شد ... سن امون اما هنوز دو رقمی مونده :)
-
کرمی در زیر پا له شد
یکشنبه 23 آذرماه سال 1382 18:36
صدام را گرفتند، یعنی کرمی در زیر پا له شد. کرمی که فکر می کرد چون صدها هزاران انسان را کشته است اژدها ست و امر بر خودش مشتبه شده بود ...
-
در جستجوی خورشید
یکشنبه 23 آذرماه سال 1382 01:18
از خانه که بیرون زد در جا احساس کرد که یخ می زند. عجله داشت، آب در درون گودالی یخ زده بود و زیر قدمهایش خرد شد، از صدایش لذت می برد. به سمت ایستگاه اتوبوس رفت، مسیر فقط اتوبوس رو بود و چاره ای نداشت جز انتظار، هنوز از اتوبوس خبری نبود. ابتدا پاهایش را تکان می داد و دستهایش را تا انتها در جیبهایش فرو برده بود، هوا...
-
نگاره گلگون
پنجشنبه 20 آذرماه سال 1382 01:19
نگاره گلگون، به متن کبود است شکفتن آتش، به شاخه ی دود است چه ضرب و چه ضربی!- : تسلسل آتش چه مرگ و چه مرگی!- : سرود و درود است. چه خون و چه خونی!- : رسالت جاری به سرخی مرجان، روانه چو رود است. چه زخم و چه زخمی!- : ستاره ی قطبی به راه حقیقت، نماد و نمود است. - که میزند این سان، به زخمه ی ایمان که با رگ جانش، فراز و فرود...
-
سلام، من این جا هستم
چهارشنبه 19 آذرماه سال 1382 14:33
آنکس که دیگران را هالو فرض می کند معمولا خودش از آن ها هالوتر است.
-
یادداشت های پراکنده / اندر حکایت زشت و زیبا
یکشنبه 16 آذرماه سال 1382 23:36
زندگی جستجوی زیبایی است. این جستجو بدون راستی میسر نیست. نقطه مقابل آن دروغ است که جستجوی زشتی است. دروغ پرده ای است که حایلی می شود در برابر دیدن زیبایی. پس آنچه که ما در این سوی پرده خواهیم دید تنها زشتی خواهد بود. برای انسان فانی هر چه که رو بسوی زندگی دارد زیبایی است. پس زیبایی تبلور زندگی است و زشتی تبلور مرگ. و...
-
یک آدم چقدر پول لازم داره؟
یکشنبه 16 آذرماه سال 1382 09:04
نمی دونم درباره ی کاوش اشیاء باستانی جیرفت چیزی شنیدید یا نه؟ این اشیاء در نوع خود منحصر به فرد هستند و طرح های آن ها در برابر هنر پست مدرن و ... امروزی یک سر و گردن بالاست. اولین مطالعات باستان شناختی این منطقه با بررسی های سر اورل اشتاین در اوایل قرن بیستم آغاز شد که به شناخت ده ها محوطه استقراری مربوط به دوران پیش...
-
به مناسبت ۱۶ آذر
جمعه 14 آذرماه سال 1382 22:30
سلام، سلام، سلام خودم هم باورم نمی شه. از وقتی که تصمیم به این کار گرفتیم تا الان یک هفته هم نشده و سایت ما آماده شده! گفتیم که این سایت رو باید به مناسبت روز دانشجو افتتاح کنیم، ولی ته دلم باورم نمی شد که بتونیم تو این مدت کم سایتی با این وسعت رو راه انداخت. بیشتر از همه مدیون زحمت شبانه روزی شهنام امون هستیم. این از...
-
یک پیشنهاد همگانی
جمعه 7 آذرماه سال 1382 02:07
دوستان عزیز دوست دارید که به مکان های مختلف سفر کنید؟ دوست دارید در عین اینکه شیئی متعلق به شما ست، آن را به دوستان زیادی هدیه کنید؟ دوست دارید لحظاتی از زندگیتان را به اشتراک بگذارید؟ دوست بسیار عزیزی برایم چیزی را تعریف کرد که باعث شد به این فکر بیفتم و شما را به یک اقدام همگانی دعوت کنم. حرکت زیبایی توسط کتاب خوان...
-
دریچه ها
چهارشنبه 5 آذرماه سال 1382 13:41
ما چون دو دریچه، روبروی هم، آگاه ز هر بگو مگوی هم. هر روز سلام و پرسش و خنده، هر روز قرار روز آینده. عمر آینه ی بهشت، اما ... آه بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه اکنون دل من شکسته و خسته ست، زیرا یکی از دریچه ها بسته ست. نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد، نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد. مهدی اخوان ثالث
-
بدجنس
سهشنبه 4 آذرماه سال 1382 16:39
می بینمش با اون کلیدی که تو دستش داره و لبخند پک و پهنی که روی لباشه ... مطمئنه که همه در ها رو می تونه باهاش باز کنه . لبخند بی ریای پر امیدش رو می بینم و هر چند دلم نمی آد دل بشکنم ولی می شکنم. و با صدای بلند می گم که: این کلید، عزیز من! تقلبیه!! و نه تنها همه در ها رو باز نمی کنه، بلکه اصلا هیچ دری رو باز نمی...
-
انبار های فقر
دوشنبه 3 آذرماه سال 1382 17:35
خب این شعر از خسرو گلسرخی بود و باقی اش (به نقل از حافظه ام) اینطور است: ....... شب که می آید و می کوبد پشت در را من به خودم می گویم که همین فردا کاری خواهم کرد کاری کارستان و به انبار های فقر کبریتی خواهم زد تا همه بگویند تا رفیقان من و تو بگویند فلانی سایه اش سنگینه فلانی پولش از پارو بالا میره شب که می آید و می...
-
سئوال
شنبه 1 آذرماه سال 1382 22:02
شب که می آید و می کوبد پشت در را من به خود می گویم که همین فردا کاری خواهم کرد کاری کارستان! می دونین این شعر از کیه؟
-
میشل فوکو
جمعه 30 آبانماه سال 1382 03:01
نقش روشنفکر این نیست که به دیگران بگوید چه باید بکنند.روشنفکر به چه حقی می تواند چنین کند؟ و به یاد آورید تمام آن پیش گویی ها ،نوید ها، حکم ها و برنامه هایی که روشنفکران در دو سده ی گذشته بیان کردند و اکنون اثر ها و نتیجه های شان را می بینیم. کار روشنفکر این نیست که اراده ی سیاسی دیگران را شکل دهد؛ کار روشنفکر این است...
-
انتخابات مجلس
پنجشنبه 29 آبانماه سال 1382 03:38
دوستان عزیز پویان الهیاری برای انتخابات مجلس نظر سنجی را ترتیب داده اند که می توانید در آن شرکت کنید http://pouian.blogsky.com/
-
یک ساز جادویی
سهشنبه 27 آبانماه سال 1382 22:17
دلم یک ساز می خواد یک سازی که تا توی دستش گرفتم خودش شروع کند به حرف زدن به ترنم ...
-
یک حرف خودمونی
دوشنبه 26 آبانماه سال 1382 12:05
دبیرستانی در یکی از مناطق نسبتا جنوبی شهر، دفتر دبیرستان دبیر ادبیات : برای کار تحقیقی (در سال های اخیر کتاب ادبیات دبیرستان تغییراتی کرده است و در بخشی از آن کار پژوهش و تحقیق برای دانش آموزان در نظر گرفته شده است.)بچه هانیازمند به کتا بهایی هستند که در کتابخانه موجود نیست. مدیر : خواهش می کنم لیست تهیه کنید و به...
-
از تذکره الاولیاء - عطار نیشابوری
دوشنبه 26 آبانماه سال 1382 00:40
شیخ علی رودباری : «آفت از سه بیماری زاید : اول بیماری طبیعت، دوم بیماری ملازمت عادت، سیّوم بیماری فساد صحبت». گفتند:« ای شیخ بیماری طبیعت چیست؟» گفت: «حرام خوردن» گفتند : « ملازمت عادت چیست؟ » گفت: « به حرام نگریستن و غیبت شنیدن» گفتند : « فسـاد صحبت چیست؟ » گفت: « به هرچه پدید آید درنفس متابعت آن کنی» « تنگ ترین...
-
نفس عمیق
شنبه 24 آبانماه سال 1382 03:13
مدتی بود که درباره ی این فیلم می شنیدم و به خاطر مشغله نمی تونستم برم و بسیار هم نگران که نکند از دستم در برود و من نتونم تا موقعی که روی پرده هست ببینم .. بالاخره رفتم و این هم نظر من که البته بعد از یک هفته و کمی کندو کاو و تعادل درنوشته ی اولیه می نویسم: مشخصات فیلم را می توانید در این آدرس ببینید...
-
به من بگو ...
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1382 14:24
این مطلب را یکی از دوستانم برایم نوشت که البته از اینترنت استخراج شده اما از کجا؟ نمی دانم! مدت زیادی از تولد برادر ساکی کوچولو نگذشته بود، ساکی مدام به پدر ومادرش اصرار می کرد که او را با نوزاد جدید تنها بگذارند. پدر و مادر می ترسیدند که او هم مانند بیشتر پسر بچه های چهار پنج ساله به برادرش حسودی کند و بخواهد به او...
-
آزادی در « من » بودن من
یکشنبه 18 آبانماه سال 1382 15:34
باز هم در باره آزادی: ما وقتی نقابی بر چهره داشته باشیم، وقتی در پشت بی نامی پنهانیم آزادتریم. حالا این نقاب را چرا بر چهره گذاشته ایم؟ درست است، چون آزاد نبوده ایم! بسیاری از وبلاگ نویس ها با نام مستعار مطالبی را می نویسند که اگر می دانستند پدر و مادر، همشاگردی ها و یا دوستان نزدیک از هویت او با خبر بودند و وب لاگ اش...