-
سرو کاشمر
یکشنبه 18 آبانماه سال 1382 02:48
در سنت مزدیسنان هست که زردشت دو شاخه سرو از بهشت آورد و با دست خویش یکی را در قریه ی کشمیر و دیگری را در فریومد کاشت... این دو نهال به تدریج برومند شد و تناوری آن در جهان شهرت یافت. این درخت شگفت انگیز کاشمر، که سرشتی مینوی دارد، تا آنجا تناور شد که بنا بر روایات، در سایه ی آن بیش از ده هزار گوسفند آرام می یافتند ......
-
ترس، امید و آزادی
جمعه 16 آبانماه سال 1382 17:33
اگر از محور زمان بنگریم ترس و امید هر دو در آینده لنگر انداخته اند آزادی اما تتها در حال می تواند مفهوم یابد.
-
ترس و آزادی
چهارشنبه 14 آبانماه سال 1382 15:55
وظیفه فلسفه در قدیم گرفتن ترس انسان ها و آرامش دادن به او بود. اما وظیفه او امروز ترساندن او و هشدار دادن از عاقبت کار تا بلکه به خود آید و قطاری را که به سوی نابودی اش می راند شاید بتواند هنوز متوقف کند. در دنیایی که انسان موجودی ضعیف و بی دفاع در مقابل نیروهایی طبیعی بود احتیاج به دستاویزی داشت تا بتواند به نبردش با...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 آبانماه سال 1382 01:36
حالم از خودم بهم می خورد. بدون اینکه متوجه باشم، به حقوق فردی دوستم تجاوز کرده ام ... چرا ؟ گاهی وقت ها احساس می کنم که نادان ترین فرد روی زمینم .. کسی که از پس درک جزئی ترین احساسات مردم بر نمی آید و بعد می خواهد مدینه فاضله ای هر چند کوچک و انفرادی بسازد.
-
تجاوز
سهشنبه 13 آبانماه سال 1382 01:20
نمی دونم چرا ،اما انگار وارد دنیای دو قطبی شدم.. از آزادی به تجاوز ، نقطه مقابل آن! این روزها به هر کسی بگویی «تجاوز» چه چیز در ذهنش عینیت می یابد؟و اینکه تجاوز عملی است نادرست یا درست؟ پس چرا همه ی ما بی آن که دقت کنیم در مواردی تجاوز به حقوق دیگران می کنیم؟هر چند کوچک .. اما بالاخره تجاوز است دیگر ! و عاقبت تخم مرغ...
-
ترک عادت
چهارشنبه 7 آبانماه سال 1382 00:19
همه ما به چیز هایی عادت داریم و گاهی آن چنان این رابطه عمیق است که جزء جدایی ناپذیری برای ما گشته است: این عادت ها آیا ما را در یک رکود نگاه نمی دارد؟ آیا ما در دایره تکراری خودمان همیشه بر خطی ثابت حرکت نمی کنیم؟ آیا عادت می تواند بازدارنده پویایی ما باشد؟ و آیا ترک عادت موجب مرض است!؟ رابطه میان عادت و آزادی و اسارت...
-
پنج فرمان
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1382 12:26
۱- راستی ۲ - عشق ۳ - آگاهی ۴ - شفقت ۵ - آزادی خب این پنج فرمان را آنطور که در زندگی من نقش بازی می کنند به ترتیب اهمیت شماره گذاری کردم. حالا شما اگر بخواهید آن را با توجه به اهمیت اشان منظم کنید چه ترتیبی به آنها خواهید داد؟ یا چه فرمانی را جایگزین یا اضافه می کنید؟ منظور من ردیف کردن آنها به ترتیب اهمیت است نه آنطور...
-
آزادی
سهشنبه 29 مهرماه سال 1382 19:49
به قول ناصر خسرو: «آزادی در بی حاجتی است.» کیمیای سعادت
-
آزمایش
سهشنبه 29 مهرماه سال 1382 01:15
وقتی انسان تصمیمی بزرگ و اساسی در زندگیش می گیرد تمامی کائنات به مبارزه بر علیه او بر می خیزند تا توانایی اش و عشق اش را نسبت به تصمیم اثبات کند ، پس از آن دروازه ی پیروزی به رویش گشوده خواهد شد و افقی زیبا و شخصی به رویش گشوده خواهد شد. فقط به خاطر عرق ریختن اش در راه ..
-
سوال و سوال و سوال
دوشنبه 28 مهرماه سال 1382 23:21
بار هم سوال و سوال و سوال ... رابطه بین آزادی و آرزو چیه؟ اگر انسان نمی تونست آرزو کنه ایا متوجه می شد که آزاد نیست؟ آیا ما همیشه آزادی را نمی طلبیم وقتی که اجازه انجام نداریم کارهایی را بکنیم که آرزویشان را داریم؟ بی شک عرصه آرزوها پهناور ترین عرصه برای جولان آزادی است و بخصوص اگر در پی احقاق این آرزوها هم نباشیم....
-
آرزو
یکشنبه 27 مهرماه سال 1382 20:41
کاش می شد مثل دوران بچگی که مادر به خاطر بغض گلویمان پایان داستان را خوش می کرد پایان داستان خیلی چیزها در این دنیا را عوض کرد و سرانجامی نکو به آن داد ... و البته الان فکر می کنم آیا در آن صورت ما معنای نکویی را درک می کردیم یا به یک مفهوم بسیار معمولی و پیش و پا افتاده تبدیل می شد؟ و در روال روزمرگی قرار می گرفت....
-
عشق یا آزادی؟ - 4 -
یکشنبه 27 مهرماه سال 1382 17:17
خب حالا بیایم سر آزادی و آگاهی! سوال: آیا برای آزاد بودن انسان باید آگاه باشد؟ آیا با آگاهی آزادی محدود نمی شود؟ برای اینکه ببینیم که آیا آگاهی لازمه آزادی است و یا بر عکس با اضافه شدن آگاهی آزادی نیز محدود می شود باید دوباره رجوع کنیم به منظور ما از آزادی. برای من اینجا آزادی نه آن احساس شخصی و سراب گونه است که در آن...
-
باز هم عشق!؟
یکشنبه 27 مهرماه سال 1382 00:32
به دنبال هر چیز بودم جز عشق آن گاه که آمد خانه کرد ... حالا یک سوال بسیار فلسفی! به نظر شما آیا عشق رنگی دارد؟ آیا همیشه به یک رنگ است؟ اگر بله چه رنگی است؟ ببخشید سوالم سه قلو شد !!!
-
عشق یا آزادی؟ - ۳ -
شنبه 26 مهرماه سال 1382 16:01
خب ما تا به حال به دو مبحث پرداختیم: عشق و آزادی! در میان سیل نامه هایی که دریافت کردم (!!) یک نامه بیشتر از همه مرا به خویش مشغول داشت. در این نامه مبحث سومی به دو مبحث فوق اضافه شده بود. این دوست عزیز م می نویسد: ... چرا که این عشق نیست تو را به بند می کشد بلکه روح انسان وقتی توانست با دنیای زیبا و پاک عشق آشنا شود...
-
عشق یا آزادی؟ - ۲ -
پنجشنبه 24 مهرماه سال 1382 10:31
این از دوگانگی ذات حیات بشر ناشی می شود؟ ۱ ـ تنها انسانهای آزاد می توانند عاشق شوند. ۲ ـ اما عشق خود بندی است هر چند نامرئی ولی صد بار محکم تر از هر بند دیگری. .... پس آزادی یعنی چی و بندگی یعنی چی؟ گویی حافظ سرنوشت انسانی را نیک می دانست و هیچ تردیدی در انتخاب خویش نداشت: فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشق ام...
-
از عشق سخن باید گفت
پنجشنبه 24 مهرماه سال 1382 00:38
همه ما هر چقدر هم که منطقی باشیم و سعی کنیم بر اساس منطق پیش برویم ، ناگهان توسط فرشته عشق به سوی دنیای زیبایی دعوت می شویم ، و شاید تنها یک بار شانس داشته باشیم تا بتوانیم بی کرانگی و عمق این دنیای زیبا را درک کنیم ... پس دم را غنیمت شمار و دو دستی شانس خودت را بچسب تا فرشته عشق بال هایش را برای خداحافظی باز نکند! و...
-
عشق یا آزادی؟
سهشنبه 22 مهرماه سال 1382 17:50
آیا عشق با دمکراسی و آزادی هیچ وجه مشترکی دارد؟ آیا این دو بیشتر قطب های مخالف هم نیستند؟ آیا می توان اصولا این دو را زیر یک سقف آورد؟ من فکر می کنم که آزادی و دمکراسی در حقیقت داروهایی هستند که برای انسانیت بیمار امروزه تجویز شده اند. اما سلامت بی شک جامعه ای مبتنی بر عشق است. کعبه آمال و یوسف گمگشته ما عشق است. آن...
-
اندر حکایت سفر های داخل شهری !!
سهشنبه 22 مهرماه سال 1382 16:12
سفر های داخل شهر یکی از تجربه های جالب روزانه است در سریع ترین وقت ممکن اخبار توسط مردم جا به جا می شود و با احساسات آن ها حتا به مدت ۱۰ دقیقه شریک و سهیم می شوی . گاهی بغض می کنی و گاهی می خندی ... دو ماجرا که هنوز فکر مرا به خود مشغول نگاه داشته : ۱- مسافری در کنار من نشسته بود که مشاور روانشناسی بود و در ادامه...
-
این یعنی مفهوم اصل زندگی :)
یکشنبه 20 مهرماه سال 1382 10:34
چزئیات و چیزهای به ظاهر کم اهمیت هستند که زیبایی های زندگی هستند. این پیش پا افتاده ترین روزمره گی های روزانه که با لحظاتی ناب حاصل از احساسات ما پیوند می خورند واز هیچ مفهومی پدید می آورند. زندگی فضایی تهیست جوانمرد که از نقاطی ریز پر شده است. آن که نگاه شیفته اش تنها به این فضای بزرگ و با شکوه است و این نقاط کوچک را...
-
از تذکره الاولیاء
شنبه 19 مهرماه سال 1382 23:14
«به صحرا شدم.عشق باریده بود و زمین تر شده.چنانک پای به برف فرو شود ، به عشق فرو [می]شد» بایزید بسطامی
-
<h5> ماهی های دلربا </h5>
شنبه 30 فروردینماه سال 1382 19:05
داستان قوم سبت در قران، روز شنبه را برای قوم بنی اسرائیل روز تعطیل قرار داده شد. در زمان داوود قومی به نام ایله در کنار دریا زندگی می کردند که ماهی گیر بودند. یک روز یکی از آنها گفت: فکری به نظرم رسیده که کار و کاسبی مان را رونق خواهد داد، آیا دیده اید که روز های شنبه ماهی ها به سطح آب می آیند؟ دیگران گفتند آری ما هم...
-
...
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1382 17:56
با دستانی لرزان چنگ می اندازی تا نگاه داری, زیبایی ها را حفظ می کنی همچون عکسی را که قاب می گیری ... و از اینرو ناشکیب و ناآرام شاهد از دست دادن هستی! محو تماشا شو! خود را به جریان بسپار، کائنات در تو نیز جاریست. بخشی از آن شو! و ببین که تو نیز جاودانه هستی.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1382 19:26
سلام